چاووشی
سه شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۹:۳۹ ق.ظ
داری زندگیت را میکنی که یکهو آقای چاوشی توی گوشت میخواند: «به هر مسافری که جز من از لب تو سهم داشت. بگو جهان جدید نیست بگو فقط گناه داشت. اگر به من نمیرسید و این زمان مدید نیست»، آه، واقعا آه، آهِ از نهاد، آه بلند.
- ۰۳/۰۲/۱۸
رو بخار شیشه اسمت دل کشیدم پیش اسمت
قطره بارون میشه اسمت سالو بی بهار کردی
تو چشام حسرت و ماتم تو نگام یه عالمه غم
همه غصه هارو با هم تو دلم قطار کردی